همهی ما به گونه ای عمیق ناامنی را در خود احساس می کنیم.

نبود امنیت شغلی، نگرانی در مورد قد، نداشتن دستاورد، ریزش مو، عدم توانایی در سخن گفتن، اضافه وزن، هوش، نداشتن تحصیلات عالی، سن، شکست یا هر چیز دیگری.
از این رو، احساس ناامنی همه ما را به طور گستردهای تحت تاثیر قرار می دهد.
به عنوان مثال، زمانیکه وظیفه داشتم، بخاطر می آورم که چقدر نگران بودم مبادا وظیفه ام را از دست دهم. وقتی به آن زمان فکر می کنم می بینم که چقدر آن نگرانی ها احمقانه بوده است. خیال می کنید اصلا وظیفه دیگری نمی توانستم پیدا کنم؟ یعنی از چه چیزی آنقدر نگران بودم؟
اگر بسادگی بتوانید خود واقعی تان را بپذیرید، هر آنچه را که هستید، پی ببرید که شکست، بخشی از موفقیت است و از آن ترسی به خود راه ندهید، حتی آن را در آغوش بگیرید، در این صورت نه تنها به سوی موفقیت روان خواهید بود بلکه کلی از این سفر لذت خواهید برد.
ایکاش کسی ۲۰ سال پیش این را به من گفته بود.
منبع: +
1 دیدگاه
خلیفه نیکزاد · 9 جدی 1398 در 7:30 ب.ظ
دقیقن همین طور است سلطانزاده عزیز، تجربه شخصی خودم و گذشت زمان به من نشان داده ۹۵ در صد از نگرانی هایی مان بیهوده است در حقیقت ما نگران چیزهای هستیم که هنوز اتفاق نیفتاده است و اکثرا هم بعدن می بینیم که اتفاق نمی افتد.